عليعلي، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

موسیقیدان کوچک

يلدا

سلام تک دونه انار بهشتی من مامان معذرت میخوام که نتونستم بیام و دومین یلدات رو بهت تبریک بگم و بگم کجا رفتیم من تو بابای رفتیم خونه مامان فاطمه و خیلی بهمون خوش گذشت از همه بیشتر به تو چون عاشق دایی هات هستی و این که دورت شلوغ باشه و حسابی بازی کردی و همه با تو فرشته مامان سرگرم بودن و ساعت ١١ هم خوابیدی وما با دایی ها خاله ها کلی خاطرات کودکیمونو گفتیمو خندیدییم و ساعت ١ بود که بیدار شدی و وقتی اون ظرف اجیل رو دیدی نمیدونی چیکار میکردی واسش کلی پسته و بادوم خوردی واسه هندونه هم که بیقراری میکردی و همش میگفتی ایناما در کل شب عالی بود انشاالله ١٠٠٠ از این شب یلدا ببینی مامانی.  
4 دی 1390

دوباره دكتر

سلام بزرگ مرد من مامانی هم مثل تو گل پسر بیحاله چون سرحال نیستی عزیزم  دومرتبه رفتیم پیش دکترت  که گفت گلوت عفونت کرده و دارو داد و امپولم زدی ولی نمیدونم چرا این همه طول کشیده همیشه زودی خوب میشدی ولی این دفعه ...مامانی فکر کنم به خاطر دندونات هم باید باشه دلم واسه شیطونیات شلوغیات تنگ شده امیدوارم زودی سر حال بشی خیلی اعصابم خورده چون مامانی طاقت مریضی تو رو نداره دلم واسه اون چشمهای شیطونت تنگ شده.. ...
25 آذر 1390

بيقراري علي جونم

سلام زندگیم مامانی فدات شه که یک هفته بیشتره داری برای دندونات اذیت میشی حسابی کلافه ای تب داری نق نق میکنی مامان و بابایی رو حسابی خسته کردی و مدام تو بغل ماماني هستي ٢ روز قبل بردمت دکتر فقط فقط مسکن داد مامانی طاقت درد کشیدن تو رو نداره مامان بمیره که این همه اذیت میشی .امیدوارم هرچه زودتر دندونات در بیاد و تو راحت بشی گل مامان ...
23 آذر 1390

خريد براي گل پسرم

سلام ناناز مامان دیشب همراه بابایی رفتیم بهارستان تا برای تو و بابای برای خودش کلاه بخره ولی متاسفانه بسته بود و رفتیم خ بهار تا برای شما شازده پسر خرید کنیم و بعد از کلی گشتن ١شلوار کتون برات خریدیم خیلی بهت میاد مامانی دوست داشتم واست بافت هم بگیرم اما از بس شیطنت کردی و نق زدی نشد ولی کلاه و شال گردن برات خریدیم خیلی نازه مامانییییییییییییییی خیلی هم بهت میاد خوشگل بودی کلی خوشگل تر شدی تو این هفته حتما واسه خرید بافت باید دوباره برم  مبارکت باشههههههه گل مامانی . ...
19 آذر 1390

ايينه

فندقم سلام ماماني چند وقتيه كه مفهوم ايينه رو ياد گرفتي تا كلاه سرت ميكنم يا بلوزجديد يا براي بازي روسري يا گيره ميزنم به موهات بدو بدو ميري جلو ايينه تا خودت رو نگاه كني و هي ميخندي خيلي بامزس مامان فداتتتتتتتتتتتتت بشه شكلات منيييييييييييييييييييييييييييييي تو پسر شيطونم .دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت دارم عمر ماماني ...
17 آذر 1390

دفشمه

مامان فدات      سلام م م م م م م م م م  م م م م ماماني ديشب رفتي دمپاي روفرشيات رو اوردي دادي به مامان گفتي  دفشمه دفشمه  (كفشمه )كلي كيف كردم ديگه تا اخر شب كه ميخواستي بخوابي تا كفشاتو يا دمپايي تو  ميديدي ميگفتي دفشمه.مامان فداي اون حس مالكييت تو بشه جيگر مامان
17 آذر 1390

كمبود واژه

پسرم واژه ها كم ميارن وقتي ميخوام احساسم رو نسبت به تو بگم فقط ميتونم بگم ثانيه ثانيه بودن تو  در كنارم برابر با ساعت  ساعت خوشبختي وخوشحالي  مامانه كه فقط تو تونستي به مامان هديه بدي ...
10 آذر 1390